به گزارش شهرآرانیوز؛ تشدید اقدامات تروریستی اخیر رژیم صهیونیستی علیه کشورمان در قالب فعالیتهایی نظیر ترور شهید حسن صیادخدایی و انتشار اخباری دال بر دست داشتن این رژیم در انجام یک حمله خرابکارانه پهپادی (با کوادکوپتر) علیه یک ساختمان تحقیقاتی در مجتمع نظامی-فناوری پارچین که موجب به شهادت رسیدن یک تن و زخمی شدن یک نفر دیگر شده است.
از یک سو با اعلام خبر اراده آمریکا و تروئیکای اروپایی برای طرح یک قطعنامه ضدایرانی در جلسه جاری شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی در وین و از سوی دیگر با تحرکات خاص کشورهای عضو شورای همکاری خلیح فارس به رهبری امارات و عربستان سعودی علیه کشورمان و طرح مسائلی نظیر اینکه کشورهای عضو نهاد مذکور نیز باید در جلسات مرتبط با مذاکرات هستهای ایران حضور داشته باشند یا این دسته از کشورها هم باید در روند مسائل مهم مرتبط با ایران نظیر قدرت موشکی و نفوذ منطقهای این کشور در نظر گرفته شوند، همراه شده است.
در این راستا، بسیاری از ناظران و تحلیلگران، به واکاوی محرکها و دلایل اصلی تشدید تنش زاییهای کشوهای عضو شورای همکاری خلیج فارس علیه ایران میپردازند.
سؤال اصلی این است که هم زمان با اوج گیری تنشها در روابط میان ایران و غرب و متحدان منطقهای آن (غرب) نظیر رژیم صهیونیستی، دلایل اتخاذ رویههای تند و تنش زا از سوی کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس علیه ایران که مدتی بود راه تنش زدایی با ایران را در پیش گرفته بودند، چیست؟
در همین حال دیروز خبر رسید که سازمان امنیت کشور عربستان اعلام کرده مرکز مبارزه با تأمین مالی تروریسم که عربستان نیز عضوی از آن است، ۱۳ فرد و سه نهاد را در لیست خود قرار داده است. این مرکز در اقدامی ضد ایرانی نام دو تبعه ایرانی و یک تبعه لبنانی مرتبط با نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را نیز در لیست تروریستی خود قرار داده است.
یکی از دلایل و محرکهای اولیه تنش زاییهای اخیر کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس علیه کشورمان و طرح این ادعا که باید در مذاکرات اتمی و دیگر مسائل مرتبط با ایران، این بلوک از کشورها نیز حضور داشته باشند، این است که اساسا این شورا با توجه به رویههای غیرسازنده اخیر آمریکا، تروئیکای اروپایی و به ویژه رژیم صهیونیستی علیه کشورمان، عملا خود را در قالب یک قطب قدرت سیاسی میبیند که این قطب قدرت باید کمربند فشارهای سیاسی علیه قدرتمندترین بازیگر منطقه یعنی ایران را که مایه نگرانی اعراب است، کامل کند.
از این رو شورای همکاری خلیج فارس عملا خود را تکهای در پازل معمای تشدید فشارهای سیاسی علیه ایران میبیند و سعی دارد از کارت فشار خود علیه ایران به بهترین نحو ممکن استفاده کند.
یکی دیگر از محرکهای اصلی شورای همکاری خلیج فارس در تنش زاییهای اخیر این نهاد علیه ایران، ممانعت از عادی شدن روابط بین المللی ایران است که سال هاست در دستورکار این نهاد بین المللی قرار دارد.
در واقع شورای همکاری خلیج فارس به همراه بازیگرانی نظیر رژیم صهیونیستی، به شدت از پرتنش بودن روابط خارجی ایران سود میبرند و تاریخ هم نشان داده است که هر زمان فضای تعامل و توافق به ویژه درباره معادله اتمی ایران فراهم شده، این بازیگران به نحوی فعال وارد میدان شده اند و با تنش زایی سعی داشته اند از هرگونه ایجاد فضای مثبت و توافق در قالب معادله اتمی ایران جلوگیری کنند.
یکی دیگر از مسائلی که درباره تنش زاییهای اخیر شورای همکاری خلیج فارس علیه ایران باید مد نظر قرار گیرد، توجه به این نکته است که اساسا ابراز تمایلهای چند ماه اخیر بازیگران اصلی این نهاد نظیر امارات و به ویژه عربستان سعودی برای تنش زدایی از روابط دوجانبه خود با ایران، بیش از آنکه ناشی از نیات واقعی رهبران آنها باشد، عملا رویهای تاکتیکی است که سعی دارد برای این دسته از بازیگران زمان لازم را بخرد تا بتوانند در زمان مقتضی و مناسب، ضربات خود را به ایران وارد کنند.
کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس با طرح ادعاهای جنجالی و تحریک کننده علیه ایران و تنش زایی در این رابطه سعی دارند بر آتش اختلافات در قالب معادله اتمی ایران بدمند و در عین حال، با زمینه چینی برای تشدید فشارهای سیاسی و اقتصادی علیه ایران، این کشور را ضعیف کنند و منافع خود را به ضرر آن به پیش برند. از این منظر، شورای همکاری خلیج فارس عملا سعی دارد روند متصور از سوی خود و رژیم صهیونیستی برای به شکست کشاندن معادله برجام را هر چه سریعتر به نتیجه برساند و همچنان روابط بین المللی ایران را ملتهب نگه دارد.